السبت، 22 فبراير 2014

- سقوط حكومت مرابطون (مغرب وشمال آفريقا) باللغة الفارسية



- سقوط حكومت مرابطون (مغرب وشمال آفريقا)

زمان: 18 شوال 541 ه برابر با 24 مارس 1147 م

اين واقعه يكي از مهمترين حوادثي است كه در سرزمين مغرب و اندلس به وقوع پيوسته است. اضمحلال و سقوط دولت مرابطون از حساس ترين و مهمترين حوادثي است كه حكومت جهاني اسلام در اين بخش از جهان با آن روبرو شده است چرا كه دولت مرابطون از تمام جهات ديني و اخلاقي و جهادي و اجتماعي و اقتصادي بهترين دولتي بود كه در مغرب و اندلس بر پا شده بود. ابتداي كار اين حكومت بر اساس عقيده ديني و ايمان قوي به دست فقيه معروف عبدالله بن ياسين جزولي و با كمك امرا و بزرگان قبايل لمتونه و مسوفه بنا شده بود. آغاز اين حكومت چنان بود كه عبدالله بن ياسين با هدف نشر اسلام صحيح بين قبايل بربر شمال آفريقا كه از اسلام صحيح بدور بوده و شديدا گرفتار جهل و خرافات و بدعتها بودند؛ جنبشي تشكيل داد. در اوايل كار اين جنبش به سال (434 ه 1042م) امير يحيي بن عمر لمتوني به حمايت از آن برخاست و از آن پس اين حركت، رنگ نظامي به خود گرفت و با خرافات و بي ديني ها و بدعتهاي بربرها به جنگ برخواست.

اين جنبش با كسب پيروزي هاي پياپي به سرعت توسعه يافت و حوزه نفوذ و قلمرو خود را گسترش داد. تا اينكه امير يحيي وفات كرد و برادرش ابوبكر بن عمر لمتوني جانشين وي شد. او پيوسته همراه عبدالله بن ياسين مي بود و فرماندهي مرابطون را در دست داشت .با رهبري وي مرابطون بخشهاي بزرگي از جنوب كشور مغرب را فتح كردند و به اين ترتيب جنبش مرابطين به بزرگترين نيروي نظامي منطقه تبديل شد.

پس از شهادت عبدالله بن ياسين در جنگ با ملاحده (اسماعيليان باطني) در سال 451 ه تحول بزرگي در ساختار حركت مرابطين بوجود آمد، چنانكه پس از آن امير ابوبكر بن عمر براي نشر اسلام بين قبايل زنگي در سال 453 ه متوجه نواحي جنوبي شد. مدتي بعد ارتش مرابطون تحت امر فرمانده بزرگ «يوسف بن تاشفين» كه با نبوغ بي نظير نظامي خود در كنار ايمان و اراده و همت والاي خود توانست ساير مناطق مغرب آفريقا را هم فتح كند و تأسيس دولت مرابطين را در سرزمينهاي وسيع مركب از الجزائر و مغرب و موريتاني و قسمتهايي از چاد و مالي تا دلتاي نيجريه در سال 455 ه اعلام نمايد.

چهار نفر به نوبت در سلسله مرابطون حكومت كردند:

1- يوسف بن تاشفين (455 - 500 ه ق) وي موسس واقعي حكومت مرابطون و رهبر بزرگ و بي نظير آنها به شمار مي رود كه به امير المسلمين ملقب شده است. او در يكم محرم سال 500 ه وفات يافته كه در مقاله اي به همين مناسبت از صفات او ياد كرده ايم. در يكي از حساس ترين دوره هاي تاريخ اسلام به خدمت اسلام كمر بست و توانست يك دولت قدرتمند در مغرب تأسيس كند و اسلام را بين قبايل بربر گسترش دهد. بعلاوه رژيم هاي ضعيف و ناتوان آن سامان را از ميان بردارد.اما برجسته ترين كار وي نجات حكومت اسلامي اندلس در دو نوبت مي باشد. نخستين بار در سال 479 ه بود كه پيروزي بزرگي در جنگ زلاقه بر صليبيان اسپانيا بدست آورد و به توسعه طلبي و زياده خواهي هاي آلفونسوي ششم؛ شاه مسيحي اسپانيا پايان داد. بار دوم در سال 483 ه بود كه طومار حكومت ملوك الطوائفي آندلس رادرهم پيچيد. چرا كه آن وضعيت كه هر شهر اندلسي بوسيله يك امير اداره مي شد- براي حكومت اسلامي در اندلس خطرات فراواني داشت. از همين رو در آن دوره بيشتر اراضي اندلش از تصرف مسلمين خارج شد. با اين اقدام يوسف بن تاشفين، اندلس تابع حكومت مرابطين قرار گرفت.

2- علي بن يوسف بن تاشفين (500 ه-537 ه) امير علي مانند پدرش خير و نيكوكار بود. در دوران طولاني سلطنت وي، پايه هاي حكومت مرابطين در مغرب و اندلس استوار شد در اوائل سلطنت وي، قدرت و توسعه سلسله مرابطين به اوج خود رسيد. در همين زمان جنبش ابن تومرت كه مدعي مهدويت بودت در سال 515 ه آغاز شد. اين جنبش، علت اصلي سقوط مرابطين بود. امير علي عابد و زاهد بود و همنشيني با علماء را دوست مي داشت. از اين رو در زمان وي فقهاء از مقام و مكانت بالايي برخوردار بودند تا جايي كه امير علي بدون مشورت با آنها تصميمي نمي گرفت از اين رو گفته اند كه امير علي بيش از آنكه به سلاطين و حكام شباهت داشته باشد به زاهدان و عابدان شباهت داشت و همين ويژگي امير در اواخر حكومتش، اوضاع حكومت مرابطين را آشفته كرد زيرا به جاي اينكه با جنبش ابن تومرت و پيروانش كه خود را موحدين مي ناميدند مبارزه كند، به روزه داري و شب زنده داري مشغول بود لذا قدرت آنها ضعيف شد و اوضاع مملكت روبه نابساماني رفت و تسلط خود را بر بسياري از سرزمينهاي تابعه مرابطين در مغرب و پس از آن در اندلس از دست دادند.

3- تاشفين بن علي بن يوسف بن تاشفين (537 ه – 539 ه) اين امير نگون بخت هيچ گاه روي خوش و راحتي را نديد. وي از قبل از اينكه به حكومت برسد تا زمانيكه در يكي از جنگهايي كه بي وقفه با موحدين ادامه داشت كشته شده بيشتر زندگي خود را در جنگ گذرانده بود ديگر اكنون موحدين به يك قدرت توفنده و مهار نشدني تبديل شده بودند كه بيشتر بلاد مغرب را از چنگ مرابطون در آورده بودند. و تاشفين بيهوده مي كوشيد تا اشتباهات پدرش را در مقابل موحدين جبران كند ولي ديگر خيلي دير شده و او وارث مشكلات عديده اي شده بود. و عليرغم جانفشاني ها و دلاوري ها و استقامتي كه تا آخرين لحظه زندگي خود در جنگها نشان داد، از پس موحدين برنيامد و در پايان حكومت كوتاهش جز پايتخت مرابطون يعني مراكش و چند شهر كوچك ديگر، جاي ديگري از مملكت گسترده در اختيار ايشان باقي نماند.

4- ابراهيم بن تاشفين (539 ه- 541 ه) وي پس از كشته شدن پدرش تاشفين عهده دار حكومت شد در حالي كه هنوز 14 ساله بيشتر نبود. وي در همان آغاز دچار جدال خانوادگي شد چنانكه عمويش امير اسحاق حكومت او را نپذيرفت و لذا مرابطون به دو دسته تقسيم شدند و در حالي كه موحدين بر در دروازه هاي شهر مراكش بودند به جنگ با يكديگر مشغول شدند و ابراهيم به خاطر سن كم بر امور تسلط نداشت. موحدين چند ماه تمام مراكش را به محاصره خود در آوردند و سرانجام در 18 شوال سال 541 ه وارد پايتخت مرابطين شدند و در كشتاري هولناك تمام مردم را قتل عام كردند اين عادت مشخصه كلي موحدين بود و بارها به چنين كاري دست زده بودند و اولين كسي كه قرباني اين جنايت شده امير ابراهيم بود  16 ساله بود كه نه هواداري داشت و نه نيرويي براي دفاع از خود. در اين كشتار هر كسي كه نسبتي با قبيله لمتونه يعني پشتيبانان مرابطون داشت به قتل رسيد. بدين ترتيب اين دولت بزرگ در پي يكي از شديدترين مصيبتهايي كه بلاد اسلام در آن گوشه كره زمين بدان گرفتار شده بود ، سقوط كرد.

ليست هناك تعليقات:

إرسال تعليق